گذشته دور:
عنوان این وبلاگ ابتدا من و تو و شرح این اشتیاق بود و مطالب آن به گفتگو درباره ریشه روابط
انسان می پرداخت.
گذشته نزدیک:
بعد عنوان آن شد ریشه ها و در پی آن بود که ریشه مسایل فردی و اجتماعی را بررسی کند بویژه بعد از انتخابات .اما مطالب آن را به دلیل ناراضی بودن از وضع موجود پاک کردم تا به
بحثی که همیشه به آن علاقه مند بوده ام ولو کوتاه بپردازم.
اکنون:
واما اکنون چرا میگم درباره رابطه عشق ؟ چون اساسا انسان در رابطه است که معنی میشه.
رابطه با اشیا بی جان اگر چه در تاریکی به نظر میاد ولی انسان همان را هم میتونه تو خطاب
کنه چون به عنوان جزیی از نظام آفرینش تسبیح خداوند رو میگه.
اما رابطه انسان و جانداران بسته به نوع آن جاندار ممکنه در آستانه کلام قرار بگیره.احتمالا به خیره شده سگ یا یک گربه به خودتون توجه کرده اید انگار میخواد چیزی بگه.
اما رابطه انسان و انسان و آن چیزی که ما از آن به عنوان رابطه عشق دو انسان صحبت میکنیم
چگونه است؟
در اینجا کلام مارتین بوبر فیلسوف همیشه محبوب من میتونه حق کلان رو ادا کنه:
از میان فضاهای رابطه ای ؛ فضای رابطه انسان و انسان مزیت خاصی دارد:
-در اینجا زبان گفتگو تکامل یافته و همچون زنجیره ای از بیان و پاسخ ؛ انسان را به انسان
متصل میکند.
-در اینجا کلامی که به زبان می آوریم ؛ با کلامی که به زبان آمده است ؛ برخورد می نماید.
-در اینجا ؛ من و تو ؛ نه فقط دو قطب یک رابطه ایم ؛ با داد و گرفت کلام ؛ شناخت و آشنایی
متقابل را هم ممکن می سازیم.
-فقط در اینجا ؛ لحظه های جدا جدای رابطه در ترکیب با زنجیره کلام متصل میگردند.
-فقط در اینجا ؛ نظر اندازی و در نظر بودن من ؛ شناختن و شناخته شدن من ؛ عشق ورزی و معشوق بودن من واقعیت های رو در رو و یگانه ای را متشکل می سازند.
-فقط در اینجا ؛ آنچه با ما روبرویی میکند ؛ در مقام متکامل ترین تو روبرویی میکند.
-اینجا بستر رودخانه عظیمی است که رودهای فرعی از دو طرف را ؛ در بر میگیرد و به دریا میریزد.
پس رابطه عشق بین دو انسان یعنی دو نفر روبروی هم قرار بگیرندو توی منحصربه فرد یگدیگر را مورد خطاب قراردهند و حتی با نگاه های هم واقعیت های این جهان را تصدیق کنند. و خواستار رشد و بالیدن یکدیگر باشند.
پس مفهوم رابطه عشق بین دو انسان مفهومی فراگیر دارد و درست نیست که کسی بگوید که من عشق را در ارتباط با فرد خاصی درک میکنم.اینگونه نگرش جفا به مفهوم والای عشق است.
بحث در مورد رابطه عشق طولانی و بضاعت من کمه دوست دارم دوستانم اینها را مورد نقد قرار دهند.
سلام خوبی ؟
تو هم میخوای ؟
پس بیا تو با هات کار دارم !!!
میدونم که خوشحال میشی !!!
این پیشنهاد منه !!! شانس یکبار در آدمو میزنه
منتظرتم
ای عشق تو ما را به کجا می کشی ای عشق
جز محنت و غم نیستی ، اما خوشی ای عشق
این شوری و شیرینی من خود ز لب توست
صد بار مرا می پزی و می چشی ای عشق
چون زر همه در حسرت مس گشتنم امروز
تا باز تو دستی به سر من می کشی ای عشق
دین و دل و حسن و هنر و دولت و دانش
چندان که نگه می کنمت هر ششی ای عشق
رخساره ی مردان نگر آراسته ی خون
هنگامه ی حسن است چرا خامشی ای عشق
آواز خوشت بوی دل سوخته دارد
پیداست که مرغ چمن آتش ای عشق
بگذار که چون سایه هنوزت بگدازند
از بوته ی ایام چه غم ؟ بی غشی ای عشق
ای عشق تو ما را به کجا می کشی ای عشق
جز محنت و غم نیستی ، اما خوشی ای عشق
این شوری و شیرینی من خود ز لب توست
صد بار مرا می پزی و می چشی ای عشق
چون زر همه در حسرت مس گشتنم امروز
تا باز تو دستی به سر من می کشی ای عشق
دین و دل و حسن و هنر و دولت و دانش
چندان که نگه می کنمت هر ششی ای عشق
رخساره ی مردان نگر آراسته ی خون
هنگامه ی حسن است چرا خامشی ای عشق
آواز خوشت بوی دل سوخته دارد
پیداست که مرغ چمن آتش ای عشق
بگذار که چون سایه هنوزت بگدازند
از بوته ی ایام چه غم ؟ بی غشی ای عشق
درود ممنون که سر زدین
پیشنهادتون رو دریافت کردم اما الان خارج از ایران هستم
امیدوارم در آینده بتونم گفتگویی با شما داشته باشم