از میان فضاهای رابطه ای ؛ فضای رابطه انسان و انسان مزیت خاصی دارد:
-در اینجا زبان گفتگو تکامل یافته و همچون زنجیره ای از بیان و پاسخ ؛ انسان را به انسان
متصل میکند.
-در اینجا کلامی که به زبان می آوریم ؛ با کلامی که به زبان آمده است ؛ برخورد می نماید.
-در اینجا ؛ من و تو ؛ نه فقط دو قطب یک رابطه ایم ؛ با داد و گرفت کلام ؛ شناخت و آشنایی
متقابل را هم ممکن می سازیم.
-فقط در اینجا ؛ لحظه های جدا جدای رابطه در ترکیب با زنجیره کلام متصل میگردند.
-فقط در اینجا ؛ نظر اندازی و در نظر بودن من ؛ شناختن و شناخته شدن من ؛ عشق ورزی و معشوق بودن من واقعیت های رو در رو و یگانه ای را متشکل می سازند.
-فقط در اینجا ؛ آنچه با ما روبرویی میکند ؛ در مقام متکامل ترین تو روبرویی میکند.
-اینجا بستر رودخانه عظیمی است که رودهای فرعی از دو طرف را ؛ در بر میگیرد و به دریا میریزد.
گزیده از من و تو (اثرمارتین بوبر)
سلام.ممنون که به من سر زدید. وبلاک شما هم خیلی قشنگه.بله با تبادل لینک هم موافقم.سبز باشید.
سلام دوست عزیز،
این مطلب رو همین الان فهمیدمD: می تونم برم یه گوسفندی، گاوی، چیزی بکشم!!!
خیلی برام جالب بود، چون کلام علاوه بر این که رابطه انسان با انسان را از تمام روابط دیگر متمایز می کنه، در عین حال هم سرچشمه بسیاری از دلخوری ها و سوء تفاهم هاست.. اما کلا من دوست دارم این وجه تمایز رو..
جمله آخر هم برام خیلی خیلی جالب و زیبا بود.
سبز و پاینده باشی دوست من.
سلام
خداقوت
زیبا بود
سلام دوست عزیز،
باز هم ممنون... از این که سر زدی و از کامنت زیبات.
همیشه شاد و پیروز باشی...
سلام آقا رضا
خوبی هستی ممنون که آمدی همیشه به یاد دوستای قدیمی ام بوده و هستم
بمانی ماندگار
سالگرد ازدواج دو گل از بوستان محمد (ص) بر شما مبارک [گل][گل][گل][قلب][گل][گل][گل]
خیلی جالب بود آفرین
درود بر شما دوست باوفا و پارسی سخن نیک اندیشم
از اینکه بسیار دیرهنگام به دیدارتان آمده ام پوزش می طلبم و شادمان و شرمگین از مهربانی هایتان که همواره مرا به یاد دارید و به سرای ترک خورده ام قدم می نهید.
این روزها قدری گرفتار مشکلات زمینی شده ام و با آزمونهای پروردگار دست و پنجه نرم می کنم و امید دارم به یاری او هرچه زودتر به گذشته ی نیک خویش که همانا با دوستانی چون شما بودن است بازگردم.
طینتها ترک خورده اند و جای دست ها و چنگالها در تن فریادها اسیرند، ناله ها بوی تظاهر گرفته اند و آرزوها چون بتی به سگالی خشمگین درآمده اند و در بستگی رویاهایم جدال افکار پلیدم با غمزه های خدا پدیده ای است شگرف و دیدنی.....
فضایی است مشوش و دلهره آور،جای رقص قلمها،زیرا در هوش سردرگم خود نگاه ها به سخره کشیده اند راه رفتن بر روی نخستین پلشتی ها پیکار امواج نگاه با قداست جانم،جلوه ای دیدنی را پدید آورده است زیرا که زمین خالی از رقصنده هاست....
به دیدارم بیایید تا غمزه های خدا را در این زمین خالی برقصانیم و فضای دلهره ها را رنگین کنیم.
امید است پایدار و پای برجا در سایه سار ایزد یکتا باشید.
تا درود و دیداری دیگر بدرود
<script type="text/javascript" src="http://www.oxinads.com/invtiejl.php?ibid=6&uid=23888"> </script>
درخت باش به رغم تبرها
بهار باش و بخند ...
که خدا هنوز آن بالا با ماست ...
سلام
عید قربان بر شما مبارک ...
کجایییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی؟
سلام
خیلی قشنگ بود.ممنون
بازم میام
حتما